حق جویی، حق گویی

کاوش حقایق دین

حق جویی، حق گویی

کاوش حقایق دین

خوردن و آشامیدن از ظروف نقره کوب

متاسفانه جدیدا در پذیرایی ها مرسوم شده است که چای در فنجان های نقره کوب - با گل های نقره سیاه قلم – سرو می شود. سوال این است که آیا این مسئله اشکالی ندارد؟

در پاسخ باید گفت: طبق صریح قرآن و روایات، این کار حرام شرعی است و چنین مجلسی، مجلس معصیت است. و این کار انسان را به جهنم می کشاند و باید گفت وای بر ما.

در توجیه این کار، بعضی می گویند که ظرفیت ندارد، و نقره ظرف نیست، اما این حرف ها صحیح نیست. بلکه مقصود شرع در نفی از اکل و شرب از ظروف طلا و نقره بسیار واضح است. آیه قرآن به صراحت نفی کرده است:

وَ الَّذِینَ یَکْنزُِونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لَا یُنفِقُونهََا فىِ سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ(34) 1  

«و کسانى که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره مى‏کنند و در راه خدا انفاق نمى‏کنند آنها را به عذابى دردناک بشارت ده.


لحن آیه خیلی شدید است، جای تعجب دارد از  کسانی که ظرف نقره را جایز می دانند. آیه پس از وعده عذاب می گوید:

یَوْمَ یحُْمَى‏ عَلَیْهَا فىِ نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَى‏ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَ جُنُوبهُُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنزَْتُمْ لِأَنفُسِکمُ‏ْ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَکْنزُِون(۳۵)

روزى که آن طلا و نقره ذخائرشان در آتش دوزخ گداخته شود و پیشانى و پشت و پهلوى آنها را به آن داغ کنند (و فرشتگان عذاب به آنها گویند) این است نتیجه آنچه بر خود ذخیره کردید، اکنون بچشید (آتش حسرت و عذاب) همان سیم و زرى که اندوخته مى‏کردید.

با این لسان نمی توان گفت ظرف نباشد اشکالی ندارد.  

آنچه درباره ظرف نقره می دانستیم و از مراجع شنیده ایم این است که ظرف تمام نقره نباشد. یعنی این که می‌شود نقره کوب باشد. ولی وقتی روایات را می بینیم، به گونه دیگری سخن رفته است: 

قَالَ لَا تَأْکُلْ فِی آنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا فِی آنِیَةٍ مُفَضَّضَةٍ

امام ششم علیه السّلام: مخور در ظرف نقره و نه در ظرف نقره‏کوب.

(آنیه مفضضه: ظرف نقره کوب)

این روایت که با فعل نهی می باشد، دلالت بر حرمت خوردن و آشامیدن از ظروف نقره و نقره کوب دارد. و باید ترسید از اینکه نقره ها داغ شود بر پیشانی هاو پهلوها و پشت ها.

اگر خوش بینانه بنگریم، ریشه اشتباه کسانی که مجاز دانسته اند، شاید این روایت باشد:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا بَأْسَ بِأَنْ یَشْرَبَ الرَّجُلُ فِی الْقَدَحِ الْمُفَضَّضِ وَ اعْزِلْ فَمَکَ عَنْ مَوْضِعِ الْفِضَّةِ

امام صادق علیه السلام فرمودند: باکی نیست که شخص از کاسه نقره کوب بنوشد و دهان را از جای نقره برکنار کن. 

طبق این روایت فکر کرده اند که اگر دهان را از موضع نقره بگردانند اشکالی ندارد و ظاهرا حق با ایشان است. اما اگراین دلیلشان باشد باید گفت اشتباه کرده اند. چون این روایت، مقام اضطرار را میگوید. یعنی اگر مجبور شدی بخوری، مثلا تو را با شمشیر مجبور کردند یا مثلا داشتی از تشنگی می مردی و راهی نبود جز این که بخوری، میشود این کار انجام دهی.

اگر پرسیده شود دلیلتان چیست که میگویید این ناظر به مقام اضطرار است؟

پاسخ این است که روایت اول واضح است در نهی، نهی دال بر حرمت است. و این روایت که دال بر جواز است باید حمل شود بر شرایط اضطرار. این مقتضای قواعد است. حتی خود این مطلب در روایات صریح است

َفَإِنْ لَمْ یَجِدْ بُدّاً مِنَ الشُّرْبِ فِی الْقَدَحِ الْمُفَضَّضِ عَدَلَ بِفَمِهِ عَنْ مَوْضِعِ الْفِضَّة

یعنی: اگر ناچار باشد از نوشیدن در کاسه نقره‏کوب دهانش را از آنجا که نقره است بگرداند.

 فان لم یجد بدا یعنی اگر مضطر شد

باید از کسانی که مجاز دانسته اند پرسیده شود  بعد از این روایات به چه مجوزی نوشیدن از ظرف طلاکوب و نقره کوب را اجازه داده اند؟ 

قَالَ لَا تَأْکُلْ فِی آنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا فِی آنِیَةٍ مُفَضَّضه

لاتأکل نهی است که دلالت بر حرمت دارد. و حرمت آن تنها در اضطرار برداشته  شده است؟ مردم ما چه اضطراری به نوشیدن و خوردن از نقره کوب دارند؟ چون هزاران شیعه در عراق و نیجریه از گرسنگی می میرند؟ مضطرند؟ چون بچه های شیعه در همین ایران به خاطر فقر نمی توانند تحصیل ابتدایی خود را تمام کنند؟ وجه اضطرار اینها چیست؟ 

1. سوره توبه، آیه 34 و 35.   

2. الکافی، ج 6، ص 267. 

3. تهذیب الاحکام، ج 9، ص 91. 

4. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 352.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد